من و شوهری و نینی

عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم ، هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم ، میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می کند ، هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم

من و شوهری و نینی

عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم ، هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم ، میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می کند ، هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم

من و شوهری و نینی

❤️❤️❤️❤️❤️
مرد من ...؟؟!!
مهربانم ...؟؟!!
مخاطب عاشقانه های من ...؟؟!!
زن نبوده ای که بدانی دستهای مردانه ات که در دستم باشد حکم تمام دنیا را برایم دارد ...!!
من عاشق مردی شده ام که در روزهای بارانی برای دلم چتر میگیرد ....!!
مرد رویاهای من ...؟؟!!
بگذار هرچه میخواهد بشود ...!!
تاوقتی دستهای گرمت را در دست دارم خوشبختم ....!!
بگذار زمان از حسادت بترکد ...!!
من عاشق مردی هستم که زمین مانند او ندارد ....!!
من بی تو ....!!
از تمام آفرینش بیگانه ام ...!!
زن بودن خوب است وقتی ...!!
ازتمام مذکرهای دنیا ...!!
پای تو در میان باشد ....!!
نمیدانی چه کیفی دارد خانوم بودن برای تو ....!!!!!!
❤️❤️❤️❤️❤️

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

۳۰
آبان

وقتی که عقد میکنی ناخواسته یه وابستگی شدیدی تا

چند وقت به وجود میاد ، مرتضی هم هر سال 28 صفر نذر دارند

بادوستش میرند مشهد منم روم نمیشد بهش بگم که میشه نری

یانرو ، هنوزخیلی رسمی حرف میزدیم :)  بعد ایشونم رفتن و...

منم خوب اعصابم خوردشده بود که رفته بوداز یه طرفم روم نمیشد

غرغر کنم . بعد2.3 روزبرگشتن و با کلی سوغاتی که مثلا دل تنگیمنو

جبران کنن :) ولی هنوزم که هنوزه بهش میگم من اصن دوست

نداشتم اون سفرت رو بری من که راضی نبودم :)

  • ریحانه فراهانی
۱۹
آبان

سلام عزاداری هاتون قبول در گاه حق باشه انشالله

به حق همین شبای عزیز انشالله عاقبت به خیر بشیم هممون

شبا  که با همسر میریم هیئت دعاتون میکنیم دعامون کنید

التماس دعا

  • ریحانه فراهانی
۰۸
آبان

از فردای عقدمون دیگه من گوشی از دستم نمیفتاد 

همش در حال اسمس بازی بودیم

ولی خوب خیلی دیر به دیر همو میدیدیم

مثلا هفته ای یک بار یا 10 روز یک بار

منم خیلی وابسته شده بودم نمیدونم این خطبه عقد چی داره ؟ والا

همین که خطبه رو میخونه و بله میگی انگار اصن قلبمه احساسات

میاد تو قلبت نسبت به کسی که میخوای باهاش ازدواج کنی

خلاصه که من حسابی وابسته شده بودم شاید زیاد نمیدیدیم همو

اما همش یا تلفنی حرف میزدیم یا اسمس میدادیم

انقدر از تلفنای خونمون زنگ زده بودیم پدرامون صداشون در اومده بود نیشخند

قبض تلفن یه خروار اومده بود نیشخند

حالا خوبه نگفتن خودتون باید پرداخت کنید بدبخت میشدیم نیشخند

دیگه تحریم شدیم که از تلفن خونه استفاده نکنیم 

  همش با موبایل . خلاصه مجبور شدیم صرفه جویی کنیم

گذشت و گذشت تا اینکه همسری بعد دو هفته از عقدمون

با دوستش رفت مشهدنذر داشتند

نمیدونید چه ها به من گذشت که ....

.

.

.

.

.

.

بقیشو بعدا میگم نیشخند

....ادامه دارد 

  • ریحانه فراهانی