وقتی که عقد میکنی ناخواسته یه وابستگی شدیدی تا
چند وقت به وجود میاد ، مرتضی هم هر سال 28 صفر نذر دارند
بادوستش میرند مشهد منم روم نمیشد بهش بگم که میشه نری
یانرو ، هنوزخیلی رسمی حرف میزدیم :) بعد ایشونم رفتن و...
منم خوب اعصابم خوردشده بود که رفته بوداز یه طرفم روم نمیشد
غرغر کنم . بعد2.3 روزبرگشتن و با کلی سوغاتی که مثلا دل تنگیمنو
جبران کنن :) ولی هنوزم که هنوزه بهش میگم من اصن دوست
نداشتم اون سفرت رو بری من که راضی نبودم :)